جدول جو
جدول جو

معنی بسته شدن - جستجوی لغت در جدول جو

بسته شدن
بسته گردیدن بسته گشتن، یا بسته شدن عذر زن. بپایان رسیدن عذر
تصویری از بسته شدن
تصویر بسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بسته شدن
Bound
تصویری از بسته شدن
تصویر بسته شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بسته شدن
связывать
دیکشنری فارسی به روسی
بسته شدن
binden
دیکشنری فارسی به آلمانی
بسته شدن
зв'язувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بسته شدن
łączyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
بسته شدن
绑定
دیکشنری فارسی به چینی
بسته شدن
amarrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بسته شدن
legare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بسته شدن
atar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بسته شدن
lier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بسته شدن
verbinden
دیکشنری فارسی به هلندی
بسته شدن
ผูก
دیکشنری فارسی به تایلندی
بسته شدن
mengikat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بسته شدن
تحمّلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
بسته شدن
जोड़ना
دیکشنری فارسی به هندی
بسته شدن
לקשר
دیکشنری فارسی به عبری
بسته شدن
結ぶ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بسته شدن
묶다
دیکشنری فارسی به کره ای
بسته شدن
bağlamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بسته شدن
kuunganisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بسته شدن
যুক্ত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
بسته شدن
جوڑنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بسته شده
تصویر بسته شده
منعقده
فرهنگ واژه فارسی سره